خطای محاسباتی یا تصمیم آگاهانه؟
خطای محاسباتی یا تصمیم آگاهانه؟
ره نگاران/ جنگ ۱۲ روزه نه فقط یک تقابل نظامی کوتاه‌مدت، بلکه آیینه‌ای تمام‌نما از رویکردهای واقعی دشمن نسبت به جمهوری اسلامی ایران بود...

 ره نگاران- فهیمه لطیفی: درود و سلام به ارواح طیبه شهدای اسلام و انقلاب؛ آنان که با ایثار جان خود، پرچم عزت و مقاومت را برافراشتند و در جهاد مقدّس با دشمنان اسلام، به فیض عظیم شهادت نائل آمدند. بی‌شک، آنان شفیعان ملت در روز حشر خواهند بود و یادشان همیشه در قلب ملت ایران زنده خواهد ماند.

در طول دهه‌های پس از پیروزی انقلاب اسلامی، ملت ایران همواره در معرض تهدیدات مستقیم و غیرمستقیم نظامی از سوی دشمنان قسم‌خورده‌ای چون آمریکا و رژیم صهیونیستی بوده است. این تهدیدها نه تنها تازگی ندارد، بلکه بخشی از چهره همیشگی و خصمانه دشمنان ملت ایران را تشکیل می‌دهد. تجربه نشان داده که استکبار جهانی هرگز با استقلال‌طلبی، عدالت‌خواهی و حرکت در مسیر آرمان‌های الهی جمهوری اسلامی ایران کنار نیامده و نخواهد آمد.

یکی از نمونه‌های قابل تأمل در این مسیر، جنگ ۱۲ روزه اخیر است؛ جنگی که بار دیگر نقاب از چهره متجاوزین برداشت و ماهیت پلید آنان را بر جهانیان آشکار کرد. اما پرسش اساسی که در این میان مطرح می‌شود آن است که: چرا این جنگ در این مقطع زمانی آغاز شد؟ دشمن با چه نوع محاسباتی به چنین اقدامی دست زد، در حالی که طی سال‌ها تنها به تهدید، تمرین و برگزاری مانور بسنده کرده بود؟

خطای محاسباتی یا تصمیم آگاهانه؟

برای پاسخ به این سؤال، باید به نحوه شکل‌گیری ذهنیت و محاسبات راهبردی دشمن توجه کرد. نظام سلطه سال‌هاست که برنامه‌ریزی دقیق و بلندمدتی برای مقابله با جمهوری اسلامی ایران در دستور کار خود دارد؛ از تحریم‌های فلج‌کننده گرفته تا جنگ‌های نیابتی و عملیات‌های روانی و رسانه‌ای. با این حال، ورود به فاز تقابل مستقیم نظامی، همواره در سطح تهدید باقی مانده بود. اما در این مقطع خاص، به دلایلی که باید به‌دقت تحلیل شود، این تهدید به اقدام واقعی تبدیل شد.

برخی از احتمالات قابل طرح در این زمینه عبارتند از: برداشت نادرست از وضعیت داخلی کشور و گمان اشتباه دشمن نسبت به تضعیف انسجام ملی یا قدرت بازدارندگی ایران.

محاسبات اشتباه اطلاعاتی که گمان می‌کردند با یک حمله سریع و محدود می‌توانند ایران را به انفعال یا عقب‌نشینی وادار کنند.

اما همان‌گونه که در سال‌های گذشته نیز دیده‌ایم، دشمن بارها دچار خطای محاسباتی شده و هزینه آن را نیز پرداخته است.

اهمیت شناخت منطق دشمن

آنچه در این میان از اهمیت بالایی برخوردار است، نه فقط تحلیل حادثه، بلکه درک سازوکار محاسباتی دشمن است. باید بدانیم دشمن چگونه فکر می‌کند، بر چه اساسی تصمیم‌گیری می‌کند، و مهم‌تر از آن، چگونه ذهنیت و استراتژی‌های خود را به‌روزرسانی می‌کند.

شناخت این فرآیند به ما امکان می‌دهد تا در نبردهای آینده، چه در حوزه نظامی و چه در عرصه دیپلماسی، سیاست داخلی، اقتصاد یا رسانه، پیش‌دستانه و هوشمندانه عمل کنیم. ما نباید منتظر کنش دشمن بمانیم تا سپس واکنش نشان دهیم، بلکه باید با تحلیل مستمر، فعالانه محاسبات دشمن را برهم بزنیم.

جنگ ۱۲ روزه نه فقط یک تقابل نظامی کوتاه‌مدت، بلکه آیینه‌ای تمام‌نما از رویکردهای واقعی دشمن نسبت به جمهوری اسلامی ایران بود. درسی که می‌توان از آن گرفت، لزوم آمادگی دائمی، حفظ انسجام داخلی، تقویت قدرت بازدارندگی و از همه مهم‌تر، شناخت عمیق از منطق و ذهنیت دشمن است.

تا زمانی که پرچم استقلال، اسلام‌خواهی و مقاومت در این کشور برافراشته است، تهدیدات دشمن نیز باقی خواهد بود. اما با تکیه بر ایمان، عقلانیت راهبردی، وحدت ملی و الگوگیری از شهدای والامقام، می‌توانیم این تهدیدها را به فرصت‌های بزرگ برای اعتلای ایران اسلامی تبدیل کنیم.

  • نویسنده : فهیمه لطیفی
  • منبع خبر : پایگاه اطلاع‌رسانی ره نگاران