فوتبال گیلان در دوراهی تاریخ و فراموشی
فوتبال گیلان در دوراهی تاریخ و فراموشی
ره نگاران/ یادداشت امروز ما به قلم فرهاد خراسانی پیشکسوت فوتبال و وکیل پایه یک دادگستری نگارش شده که با طرح یک سوال اساسی اینکه چه کسی واقعاً زمامدار فوتبال گیلان است؟ به وضعیت بحران زده فوتبال استان می‌پردازد.

ره نگاران/ فوتبال گیلان با تاریخچه ای غنی از استعدادها و تیم های پرآوازه، امروز در چرخه بی پایان بحران‌های مدیریتی اسیر شده است. هواداران دلبسته تیمهایی چون داماش، سپیدرود هر فصل شاهد تکرار آشفتگی ها هستند؛ از تغییرات بی پایه در کادر فنی تا مشکلات مالی و مدیریتی. اما ریشه این بحران ها کجاست؟ پاسخ را باید در نقش مبهم و گاه متضاد نهادهای نظارتی جست: هیات فوتبال و اداره کل ورزش و جوانان گیلان!!

چه کسی واقعاً زمامدار فوتبال گیلان است؟ هیات فوتبال یا اداره کل ورزش و جوانان گیلان؟

بر اساس قوانین و مقررات فدراسیون فوتبال، هیاتهای استانی تنها ناظر بر عملکرد باشگاهها هستند و حق دخالت در امور اجرایی مانند انتخاب سرمربی، مدیرعامل، بازیکنان و تدارکات را ندارند. با این حال، گزارش ها و شواهد میدانی نشان میدهد هیات فوتبال گیلان و اداره کل ورزش و جوانان، بارها با نقض این قانون، مستقیماً در سرنوشت باشگاهها دست برده اند. این مداخلات نه تنها بحرانها را حل نکرده، بلکه به تشدید اختلافات و بی اعتمادی هواداران انجامیده است.

آیا اداره کل ورزش و جوانان گیلان که خود را «حلقه واسط» میخواند، به جای رفع موانع، به بازیگر اصلی میدان تبدیل شده است؟

اداره کل ورزش و جوانان استان، به عنوان نهاد حاکمیتی، موظف به ایجاد بسترهای توسعه ورزش است، نه تعیین تکلیف برای مالکیت یا مدیریت باشگاهها. اما در عمل، این نهاد با حمایتهای غیرشفاف از هیات فوتبال، عملاً به بخشی از مشکل بدل شده است. مدیران به جای حل بحرانها، ترجیح میدهند با رفاقت های سیاسی، جایگاه خود را تثبیت کنند. نتیجه؟ فوتبال گیلان قربانی شده است.

شواهد حاکی از آن است که مدیر کل ورزش و جوانان گیلان، که از نظر نگارنده انسان شریفی ست و علیرغم تلاشهای فراوان اما بی نتیجه، اما ترجیح داده است بجای همفکری با مشاوران متخصص، گوش به تازه از راه رسیدگان دهد و پشت حمایتهای بی چون و چرا از هیات فوتبال گیلان پنهان شود. این اتحاد ظاهری، نه تنها نتیجه ای جز تضعیف فوتبال گیلان نداشته، بلکه پرسش های جدی درباره «اخلاق حکمرانی» مطرح میکند:

– آیا وفاداری به یک فرد، برتر از تعهد به توسعه فوتبال استان است؟

– چرا مدیرکل ورزش و جوانان، به جای ایفای نقش میانجی، به دنبال ابزارهای قانونی و نظارتی در جهت حل اساسی معضلات فوتبال نیست؟

تداوم این روند، پیامدهای ویرانگری داشته است از جمله اسپانسرها به دلیل نبود ثبات مدیریتی، از حمایت سرباز میزنند. باشگاهها به جای پرورش استعدادها، درگیر روزمرگی هستند. اعتراضات به بی عملی مدیران، هر فصل ابعاد گسترده تری می یابد.

اینروزها فوتبال گیلان در دو راهی تاریخ و فراموشی قرار دارد. هواداران، که اصلی ترین ذینفعان این ورزش هستند، حق دارند بدانند چرا مدیرانی که نقشی در موفقیت تیمها نداشته اند، همچنان بر صندلیهای قدرت تکیه زده اند؟ زمان آن رسیده که نهادهای نظارتی به جای بازی با واژه ها، پاسخگوی عملکرد خود باشند. توسعه ورزش من جمله فوتبال نه در پشت درهای بسته که با مشارکت مردمی و رعایت قانون ممکن خواهد شد.

  • نویسنده : فرهاد خراسانی
  • منبع خبر : پایگاه اطلاع رسانی ره نگاران