ره نگار/ اکبر اکسیر، طنزپرداز گیلانی و فرهیخته ایران در چهارم اسفند ۱۳۳۲ در محله آبروان شهرستان مرزی آستارا متولد شد. دوران دبستان و دبیرستان را در آستارا و دوره کاردانی و کارشناسی ادبیات را در رشت به پایان رساند.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی ره نگاران؛– فاطمه لطیفی: دبیر ادبیات دبیرستانهای آستارا شد و در سال ۱۳۵۷ با ملیحه نظمی ازدواج نمود که حاصل آن دو پسر به نام های عرفان و ایثار میباشد. وی بازنشسته آموزش و پرورش آستارا است و در حال حاضر همراه با طراحی آرم و گرافیک به شعر و نقد شعر مشغول است.
اکبر اکسیر شعر را از سال ۱۳۴۷ شروع نموده و در انواع قالب ها، شعر را ادامه داده است و در سال ۱۳۶۱ اولین مجموعه شعرش به نام «در سوگ سپیداران» توسط انتشارات امیرکبیر (۱۱ هزار نسخه) چاپ و منتشر نموده که شامل شعرهای قبل و بعد انقلاب میباشد و از دیگر آثارش میتوان به «بفرمایید بنشینید صندلی عزیز»، «زنبورهای عسل دیابت گرفتهاند»، «پسته لال، سکوت دندان شکن است» و … اشاره کرد.
در نشستی که با اکبر اکسیر داشتیم صحبتی را با او مطرح کردیم در خصوص طنز و جایگاه طنز در مطبوعات از او جویا شدیم که مطالعه این گفتگو خالی از لطف نخواهد بود.
به چه کسی طنزنویس گفته میشود؟
طنزنویس کسی است که با پلیدی در جنگ نرم است و از راه راست منحرف نمیشود و جزء به حق از شجاعت پنهان مانده انسان امروز عقب نمینشیند، یک طنزنویس حرفهای شما را که نتوانستید بگویید با یک نمک و شیرینی خاص به شما بر میگرداند، در واقع طنزپرداز موضوع را از مخاطب میگیرد و به صورت شکیلتر به مخاطب برمیگرداند.
کار یک طنزپرداز چیست؟
یک طنزپرداز مثل بزرگان دین، هدایت و ارشاد را وظیفه خود میداند و اگر نتواند کاری از پیش ببرد دلال میماند و باید منتظر ظهور لبخند باشد. این روزها با ورود گوشیهای لمسی و تکنولوژیهای روز، همگی بدون توجه به مطالب، سریع از روی یک موضوع میگذرند، با این حال باید از فعل خواندن بگذریم و به فعل دیدن برسیم.
نظرتان در خصوص طنز در مطبوعات بفرمایید؟
طنز در مطبوعات به هیچ وجه جایگاهی ندارد به دلیل شخصی بودن مطبوعات، که با هزینه شخصی اداره میشود و هیچ وقت بر سر طنز، آبرو و حیثیت و خانواده خود را نمیگذارند. این افراد، بندههای شریفی هستند، وقتی هر ستون طنزی به صابر فومنی رحم نکرد به اینها چه میکند.
ستون طنز همیشه مثل خاری است که دچار یک مشکل برای صاحبان جراید خواهد شد البته اگر طنز شریف در مطبوعات باشد میتواند جلوی فسادها، کم کاریها و بداخلاقیها را بگیرد اما فقط بر سر طنز، آن هم نوعی از طنز اخته، نوعی از طنز پرورشی فلهای به نام «فکاهه» آن هم بسیار رکیک و مبتذل به نام طنز، در رادیو و تلویزیون و مطبوعات و نشریات و حتی در جوامع دانشگاهی به خورد مردم میدهند و خیال میکنند طنز کارش قهقهه است در حالی که برعکس، کارش هق هق است. گریستن بر روی ناملایمات، مشکلات و هویت از یاد رفته انسان است گریستن بر شجاعت پنهان مانده انسان معاصر است انسانی که میتوانست یک پیامبر باشد.
چه زمانی یک طنز به عنوان یک طنز فاخر شناخته میشود؟
طنز وقتی میآید که تمام لوازمش فراهم و شجاعت اخلاقی در بین باشد و یادمان نرود آن چیزی که تحت عنوان سریالهای طنزآمیز میشنویم و میبینیم، هیچ کدام طنز نیستن، فیلمی که با لگد و فحش و … به عنوان طنز حاصل میشود یک مشت حرفهای دست چندم کمدینهای عزیزمان هستند که مجبورا دست به یک شعبده بازی و لافندبازی میزنند تا نیافتن، چون راه رفتن روی طنز مانند راه رفتن روی تیغه تیزی است که خیلی مهم و حساس است زیرا طنز نهایت فکر انسان، آرم و مارک انسان است، انسانی که میکوشد در این بلبشو، راهی برای رستگاری دیگران پیدا کند پس طنز را دوست بداریم و هر چیز را به عنوان طنز قبول نکنیم.
این سوداگری و به هر نحوی خندهگیری از مخاطب به هیچ وجه کار مبارکی نیست این یک نوع جهالت است و من امیدوارم طنزپردازان جوانی که هنوز شناخته نشدهاند و به فضاهای مجازی روی میآورند دست از هرزهگری بردارند و به سوی عظمت واقعی طنز بیایند و من انبوه یک گنجینه بیشماری را از طنزپردازان جوانی را در همین شبکههای مجازی دیدهام که اگر این افراد یک اتاق فکر داشته باشند میتوانیم با هم فکری هم، طنز ایران را به شکوهمندترین طنز جهان مبدل سازیم و حرف اول را در دنیا بزنیم زیرا اگر بزرگترین طنزپردازان دنیا را بیاورید به اندازه یک دانشجوی ما طنزش قوی نیست.
خط قرمز طنز کجاست؟
پرداختن به طنز مانند راه رفتن از سیم خاردار است باید طنزپردازان عزیز مراقب باشند به شخصیت کسی اهانت نکنند و قومیت کسی مورد تمسخر قرار نگیرد و همه بدون لحجه و بدون پرچم و زبان به نام نامی انسان حرف خود را بزنیم.
پدر شعر فرانو ایران، شعر فرانو دارای چه ویژگیهایی است؟
شعر فرانو شعری ساده با ویژگیهایی از قبیل کوتاهی، ایجاز، طنز نهان و با استفاده از واژه های معمول است، شعر فرانو با سادگی و روانی از محیط زیست و میراث فرهنگی و مصائب انسان امروز میگوید.
شعر فرانو با پرهیز از عاشقانه لوس میتواند با لحنی معصومانه و طنزآلود به معضلات اجتماعی بپردازد و در جذب مخاطب موفق باشد ما به دور از زمختی هم میتوانیم از زیر پای خود سوژههای انسانی داشته باشیم.
از وضعیت شعر طنز در ایران بگویید؟
در چندین جلسهای که در جشنواره طنز مکتوب شرکت کردم شاهد آن بودم طنز فقط در تهران نیست بلکه در پشت کوهها جریان دارد شهرهای دور از ایران، نقاطی که حتی آسفالته نیز نیست بهترین طنزپردازان در دل آن روستاها نهفته است.
با دیدن این افراد واقعا از خودم شرمنده شدم که چرا کارهایشان مطرح نشده است در حالی که پسرخالهها در مسابقه طنز تمام جوایز را به سوی خود میکشانند من شرمم میآید.
چند نمونه شعر در سومین آلبوم شعر فرانو اکبر اکسیر با عنوان « پسته لال سکوت دندان شکن است» را در زیر می خوانید.
نمونه
باور کنید من نمونهام
دوست و دشمن اقرار میکنند من نمونهام
ملیحه هم تایید میکند من نمونهام
اول باور نمیکنم من نمونهام
حالا باور میکنم من نمونهام
لطفا، قبل از ساعت ۸
مرا به آزمایشگاه تحویل دهید!
********************
تفاهم
پزشکان اصطلاحاتی دارند
که ما نمیفهمیم
ما دردهایی داریم که آنها نمیفهمند
نفهمی بد دردی است
خوش بحال دامپزشکان!
********************
نکته
من تعجب میکنم
چطور، روز روشن
دو ئیدروژن
با یک اکسیژن، ترکیب میشوند
و آب از آب، تکان نمیخورد!
- نویسنده : فاطمه لطیفی
- منبع خبر : پایگاه خبری ره نگاران